×
We use cookies to ensure you get the best experience on our website. Ok, thanks Learn more

gegli

یاقوت هایی از جنس حرف

حکایت دلقک

حکایت آن مرد را شنیده ای ؟
که نزد طبیب رفت و از غم بزرگی که در دل داشت گفت .
طبیب گفت: به میدان شهر برو.  آنجا دلقکی هست .  آنقدر می خنداندت تا  غمت یادت برود
مرد لبخند تلخی زد و گفت : من همان دلقکم
سه شنبه 14 تیر 1390 - 10:36:03 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


آدم نداشته


زن


سال نو مبارك عزيزانم


با وحشتناک‌ترین فرودگاه‌های جهان آشنا شوید


یکی بود .. رفت .... و زندگی ادامه دارد بی او ...بی من ....بی تو


این کارها را در حق خودتان انجام ندهید


نامه دختری زیبا به مرد ثروتمند آمریکایی


اگــر جهان یــک دــده صــد نفری بــود


شايد ما به سرعت از بچگيمان دور شديم ....


احساسي ترين مردم دنيا كدامند ؟


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

527387 بازدید

866 بازدید امروز

947 بازدید دیروز

5435 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements